نادر انتصار، استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی : نمیتوان منتظر تغییر دولت در آمریکا ماند
شامگاه روز یکشنبه، یک راکت حوالی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد را هدف قرار داد. این موضوع بلافاصله به تأیید نیروهای امنیتی عراق رسید و پس از بررسیهای انجامشده، مشخص شد این حمله راکتی از منطقه صنعتی بغداد صورت گرفته است. هرچند ساعاتی بعد اعلام شد این حمله خسارت مالی و جانی دربر نداشته
شامگاه روز یکشنبه، یک راکت حوالی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد را هدف قرار داد. این موضوع بلافاصله به تأیید نیروهای امنیتی عراق رسید و پس از بررسیهای انجامشده، مشخص شد این حمله راکتی از منطقه صنعتی بغداد صورت گرفته است. هرچند ساعاتی بعد اعلام شد این حمله خسارت مالی و جانی دربر نداشته است، اما پیوندخوردن این موضوع با تحولاتی نظیر افزایش نیروهای آمریکایی در خلیجفارس، حمله به چهار کشتی نفتکش در نزدیکی بندر فجیره امارات و نیز اقدام معنادار آمریکا برای کاستن از تعداد دیپلماتهای خود در عراق، بار دیگر سبب شد جدال لفظی میان ایران و آمریکا به جریان افتاده و تشدید شود. در این میان، سیاست ابهامآلود کاخ سفید در قبال تشدید جنگ اقتصادی با ایران و نیز تحرکات نظامی این کشور، در حالی انجام میشود که جامعه جهانی از بروز درگیری مستقیم میان ایران و آمریکا بهشدت نگران است و از سوی دیگر افزایش بیسابقه تنشها باعث شده معادلات توافق هستهای و خروج از شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری پیچیدهتر به نظر برسد. در همین راستا، سعی کردهایم در گفتوگو با دکتر نادر انتصار، استاد ممتاز علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی، دورنمای تحولات میان تهران و واشنگتن را بحث و بررسی کنیم.
ارزیابی شما از نخستین اقدام برجامی ایران در راستای کاهش تعهدات هستهای کشور چیست و بهطورکلی دورنمای این توافق را چگونه میبینید؟
نخستین اقدام برجامی ایران در چارچوب توافق هستهای بود. در این اقدام، ایران دو پیام برای اعضای اروپایی برجام فرستاد؛ یک پیغام این بود که ایران هنوز به برجام پایبند است، ولی اروپا باید اقدامات بیشتری برای حفظ آن انجام داده و فقط به حرف بسنده نکند. دوم اینکه اروپا نباید انتظار داشته باشد فقط ایران به تعهدات خود در برجام متعهد باشد و سایر امضاکنندگان این توافق فقط به تشویق آن بسنده کنند و انتظار داشته باشند ایران باید صبر ابدی داشته باشد تا اینکه برجام موافق شود. بعد از نخستین اقدام برجامی ایران، اروپا نیز اعلامیهای صادر و بار دیگر پشتیبانی خود را از توافق هستهای ابراز کرد، ولی اولتیماتوم ۶۰روزه ایران را رد کرد. بعد از انقضای مدت اولتیماتوم، دو راه برای ایران باقی خواهد ماند؛ یکی اینکه ایران اولتیماتوم خود را در عمل نادیده بگیرد و راه دوم این است که اقدامات بیشتری را در دستور کار قرار دهد. هر دو این تصمیمها صدماتی به بدنه آنچه که از برجام باقی مانده است، وارد خواهند کرد؛ یعنی اگر ایران راه اول را انتخاب کند، اولتیماتوم خود را به بلوفی توخالی تبدیل میکند و اگر راه دوم را برگزیند، اروپا را بیشتر به سمت ترامپ متمایل خواهد کرد. برای این است که من متأسفانه نمیتوانم در شرایط کنونی دید مثبتی به دورنمای این توافق داشته باشم.
ما شاهد افزایش تحرکات نظامی آمریکا در منطقه و تشدید نگرانیها از بروز درگیری نظامی میان ایران و ایالات متحده هستیم. به نظر شما، هدف آمریکا از این افزایش نیرو که با تحرکات مشکوکی در بندر فجیره و نیز عراق همراه بوده است، چیست؟
افزایش تحرکات نظامی آمریکا در منطقه را باید در چارچوب سیاستهای کلی ایالات متحده در قبال ایران بررسی کنیم. هدف درازمدت آمریکا «تغییر رژیم» در ایران است. برخی از سردمداران آمریکا مانند جان بولتون، بارها در عمل و حرف رسیدن به این هدف را بهطور شفاف ابراز کردهاند. برخی دیگر دوپهلو حرف زدهاند، ولی در عمل نشان دادهاند آنها نیز مایل به «تغییر رژیم» در ایران هستند. تمام برنامههای آمریکا اعم از تصمیمات سیاسی، اجتماعی و نظامی، در راستای اجرای این هدف اصلی آمریکاست. در بعضی موارد، آمریکا تمرکزش روی فشارهای سیاسی خواهد بود، در بعضی موارد تمرکز روی مانورهای نظامی و در سایر موارد مخلوطی از این دو راه خواهد بود.
برخی کارشناسان معتقدند اساسا تأکید امکان رویارویی نظامی آمریکا با ایران بعید است، اما از سوی مقابل با وجود اینکه دونالد ترامپ تأکید میکند دنبال جنگ نیست، بعضی دیگر تأکید دارند با توجه به رویکردهای ابهامآمیز او در خصوص مسائل مختلف که در دو سال و نیم گذشته مشاهده شده، امکان هیچگونه اقدامی از سوی کاخ سفید علیه ایران بعید نیست. نظر شما دراینباره چیست؟
گرچه چنین جنگهایی برای آمریکا جنگی پرخرج است، ولی برنامهریزان این کشور هیچ وقت گزینه نظامی را در مقابله با ایران از روی میز بر نداشتهاند. برنامهریزان سیاست خارجی آمریکا در اینباره به مراتب حرفهای ضد و نقیض میزنند. خود ترامپ یک روز میگوید به دنبال جنگ نیست و روز دیگر ایران را تهدید به نابودی و حذف از جغرافیای زمین میکند. موضوع مهم این است که ایران چه باید بکند؟ در جواب این سؤال بد نیست گفته سون تزو، استراتژیست معروف چین باستان، را به یاد بیاوریم. سون تزو در کتاب مهم خود به نام «هنر رزم» میگوید هیچ وقت روی اینکه احتمال حمله نظامی دشمن به ما کم است، برنامهریزی نکنید. آنچه برای ما باید مهم باشد، این است ما چگونه برنامهریزی کردهایم که دشمن نتواند خیال حمله به ما را در سر بپروراند و اگر به ما حمله کرد، با شکست مواجه شود. یعنی ما نباید فقط خیال خود را مشغول به اینکه آمریکا حمله میکنند یا نمیکند، کنیم زیرا ما کنترلی روی اتاق جنگ آمریکا نداریم. آنچه باید رویش برنامه بریزیم، این است که ما چگونه میتوانیم قدرت بازدارنده کشور را تقویت کنیم. البته این کار به برنامهریزی حرفهای احتیاج دارد و با شعاردادن عملی نخواهد شد.
شما نقش کشورهای منطقه مانند عربستان و امارات را در دامنزدن به این تنشها چگونه ارزیابی میکنید؟
این دو کشور، بهویژه عربستان سعودی، نقش فرصتطلبانه و مخربی را در دامنزدن به تنشهای منطقهای بازی کردهاند. همین چند روز پیش بود که روزنامه عربنیوز که مالکیت آن در دست محمد بنسلمان و برادرش است و به عنوان صدای خاندان حاکم آلسعود شناخته میشود، در سرمقاله خود خواهان حمله نظامی آمریکا به ایران شد. مشکل اینها فقط با نظام جمهوری اسلامی ایران نیست، اینها با وجود کشور ایران به عنوان قدرت منطقهای مخالف هستند و به هر نحوی بتوانند برای تضعیف ایران عمل خواهند کرد.
در این شرایط، برخی از کارشناسان معتقدند ایران قصد دارد تا زمان انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا صبر کند تا شاید ترامپ انتخاب نشده و بتوان با یک رئیسجمهوری دموکرات، تنشهای جاری را حلوفصل کرد. این در حالی است که عدهای دیگر از ناظران این موضوع را غیراستراتژیک دانسته و معتقدند اگر هیلاری کلینتون هم در انتخابات ۲۰۱۶ پیروز میشد، اوضاع جنبه بدتری نسبت به اکنون پیدا میکرد. نظر شما در اینباره چیست؟
اکنون سالهاست قوانین بسیار زیادی علیه ایران در آمریکا تدوین شده است. علاوه بر قوانینی که به وسیله قوه مجریه در دوران رئیسجمهوریهای چند دهه اخیر ضد ایران اتخاذ شده است، کنگره آمریکا و حتی دادگاههای فدرال این کشور نیز نقش بسیار مهمی در تدوین سیاستها و قوانین ضد ایران بازی کردهاند. رابطه ایران و آمریکا اکنون به قدری پیچیده شده است که حتی با روی کارآمدن رئیسجمهوری دموکرات که مایل به بهبود روابط دو کشور باشد، برای به نتیجهرسیدن، سالها به طول خواهد انجامید. بنابراین منتظرماندن برای روی کارآمدن رئیسجمهوری جدید در سال ۲۰۲۰ تصمیمی غیراستراتژیک و غیرمعقول است. بهعلاوه در مقطع کنونی احتمال پیروزی ترامپ در انتخاب ۲۰۲۰ وجود دارد و ما نباید تعجب کنیم اگر ترامپ دوباره انتخاب شود. ضمنا انتخاب یک رئیسجمهوری دموکرات به خودی خود به حلوفصل تنشهای جاری بین ایران و آمریکا منجر نخواهد شد. باید در نظر داشته باشیم دیدگاه هیلاری کلینتون در سیاست خارجی، بهویژه سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، دیدگاهی مرتجع بود و اگر ایشان به جای ترامپ انتخاب شده بود، او هم سیاست ضد ایران را دنبال میکرد؛ البته بدون استفاده از فحاشی و ناسزاگویی که زبان رایج ترامپ است.
شما نقش اروپا درباره تحولات اخیر را چگونه ارزیابی میکنید. آیا آنها قادر خواهند بود با تشدید تنشها راهکاری درباره خروج از بنبست فعلی برجام بیابند یا اینکه همراستا با ایالات متحده در جهت تشدید فشارها گام برمیدارند؟
اروپا با وجود تمایلش به حفظ برجام، نشان داده است قادر به اجرای تصمیمی جداگانه از آمریکا درباره اجرای مفاد آن نیست. اروپا به عنوان بازیگری مستقل و با قدرت در سطح جهانی نقش خود را از دست داده و به بازیگری دنبالهرو آمریکا تبدیل شده است. این فرانسه امروز آن فرانسه زمان دوگل نیست که در بسیاری از موارد در مقابل یکجانبهگراییهای آمریکا مقاومت میکرد.
موضوع اصلی این نیست که آیا اروپا مایل به حفظ برجام است یا خیر. موضوع مهم این است که اروپا توانایی یا حتی جرئت ایستادگی در مقابل آمریکا را ندارد. من فکر میکنم خیلیها در ایران هم بر ناتوانی اروپا در مقابل یکهتازیهای آمریکا واقف شدهاند. منبع : شرق
برچسب ها :ناصر انتصار
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰